بیا آسون بگیریمش عزیزم

سختش نکن

نگو خوشحال باشم وقتی ناراحتم

همین الانشم ازش متنفرم

سعی میکنم بد نباشم

اون جالب و جذابه ، اون جلوی پیشرفت منو میگیره(میدونه که براش مناسب نیست ولی جذابیتش مانع از جدا شدن ازش میشه)

اگه میتونستم بیشتر شبیه تو باشم

میشدم، اما نمیتونم و بابتش خوشحالم

چی میشد اگه کسی از پیکاسو میخواست ناراحت نباشه؟!

هیچوقت خودش رو درست نمیشناخت و تبدیل به کسی که الان شده نمیشد

هیچ دوره ی غمگینی (آبی) دیگه وجود نداشت(*دوره آبی پیکاسو به سال های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴ گفته میشه که پیکاسو دچار افسردگی میشه. این دوره از مهم ترین دوره های زندگی پیکاسوعه و بیشتر آثارش دارای رنگ های سبزآبی و آبی و فضای غمگینی داره در اون زمان این آثار به سختی فروش میرفت ولی الان ارزش اون دوران معلوم شده ،لانا در واقع به پارتنرش اینطور میگه که این ناراحتی جزیی از شخصیت منه و مهمه)

بزار با گرگها بدوم و وحشی باشم(اشاره به کتابی با همین نام) بزار کاری که میخوام رو انجام بدم

بزار نشونت بدم چطور ناراحتی میتونه تبدیل به خوشحالی بشه

میتونم آبی (ناراحتی) رو تبدیل کنم به چیزی

زیبازیبا

زیبا مثل تو

زیبازیبا

زیبا مثل تو

بیا آسون بگیریمش عزیزم

ما توانایی تغییرش رو نداریم

منو تبدیل به چیزی که نیستم نکن

راهی برای حفظ کردنش نیست

سعی میکنم که جلوشو نگیرم

اینطور که معلومه در هر صورت تورو عصبانی میکنه

پس من خودم خواهم شد(شخصیت خودمو میسازم و به خاطر تو تغییرش نمیدم)،اگه مشکلی باهاش نداری

بعد میام و بر میگردونمت

چی میشد اگه کسی از پیکاسو میخواست ناراحت نباشه؟!

هیچوقت خودش رو درست نمیشناخت و تبدیل به کسی که الان شده نمیشد

هیچ دوره ی غمگینی (آبی) دیگه وجود نداشت

بزار با گرگها بدوم و وحشی باشم(اشاره به کتابی با همین نام) بزار کاری که میخوام رو انجام بدم

بزار نشونت بدم چطور ناراحتی میتونه تبدیل به خوشحالی بشه

میتونم آبی (ناراحتی) رو تبدیل کنم به چیزی

زیبازیبا

زیبا مثل تو

زیبازیبا

زیبا مثل تو

زیبازیبا

زیبا مثل تو

زیبازیبا

زیبا مثل تو